اربعين

ساخت وبلاگ

آیت الله جوادی آملی :

عمده جريان مسئله اربعين است که اين عظمت سالار شهيدان يک تبليغ جهاني است که ديگر همگان بايد از آن بهره ببرند. زينب کبري(سلام الله عليها) ميدانيد چه سوگندي ياد کرد که تقريباً پانصدسال با قبر سيدالشهداء و نام سيد الشهداء اين بنيالعباس مبارزه کردند و نشد. مرحوم شيخ طوسي(رضوان الله) در کتاب امالي نقل مي‎کنند که يک پيرمردي در دستگاه متوکل عباسي نشسته بود، گزارشگر کربلا آمد و گفت آن درخت سدره را قطع کرديم, دفعتاً اين پيرمرد گفت: «لا حول و لا قوة الّا بالله» فرمايش مرحوم شيخ طوسي در امالي اين است که از اين پيرمرد سؤال کردند که شما چرا تعجّب کرديد؟ گفت يک حديث نوراني از پيغمبر(صل الله عليه وآله وسلّم) به ما رسيد که ما اين حديث را نميفهميديم، حضرت در آن حديث فرمود خدا لعنت کند کسي را که درخت سدره را قطع کرد، ما نمي فهميديم معنا و منظور حضرت چيست و درخت سدره کجاست؟ گفتيم اين درخت سدره مانند سيب و گلابی و اينها که نيست درخت پُرباری باشد و صادراتی باشد! معلوم شد به اينکه گزارشگران کربلا ـ بعضي قبر مطهر را صاف کردند، شيار کردند و در سرزمين اثري از آن قبر نبود ـ ميديدند مشتاقان حسيني مرتب ميآيند و بدون اينکه نام کسي را ببرند و از کسي سؤال کنند, ميآيند و مستقيماً مي روند همانجا که قبر مطهر حضرت بود، چون مأموران عباسي مي دانستند، اينها تعجب کردند با اينکه هيچ علامتي ندارد. اينها از کجا ميشناسند که آنجا قبر است، خيلي جست و جو کردند, معلوم شد که اينها يک نشانهاي از يکديگر از ديرزمان گرفتند، ميگفتند وقتي وارد سرزمين کربلا شديد, يک درخت سدرهاي آنجا هست، وقتي وارد سرزمين کربلا شديد, مثلاً پنجاه قدم دست راست, آنجا قبر حسين بن علي است; اين علامت بود و هرکس که ميآمد وارد سرزمين مي‎شد, مستقيم آن درخت سدره را پيدا مي‎کرد و پنجاه قدم آن طرفتر مي‎رفت و زيارت ميکرد و برميگشت. گزارشگران عباسي فهميدند اين درخت سدره علامت و آدرس است, اين را قطع کردند، آن وقت اين پيرمرد گفت به اينکه حالا ما فهميديم پيغمبر(صلّ الله عليه وآله وسلّم) فرمود: «لَعَنَ اللَّهُ قَاطِعَ السِّدْرَةِ»[32] چيست! آن وقت وجود مبارک زينب کبري در شام ـ که همين ايام، ايام شام حضرت است ـ قسم ياد کرد که شما نمي توانيد نام ما را محو کنيد: «فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذَكَرْنَا وَ لَا تُمِيتُ وَحْيَنَا».[33]

اين خيزُران به «ضَم» «زاء» است، نه خيزَران؛ اين يک چوب سخت و سفتي است که اين درخت در هند روييده ميشود، او را مأموران در دستگاه قضايي برای مبارزه ميآوردند, چون چوب خيلي محکمي بود. در اينجا مثلاً میبينيد که بين چوب انار و چوب انجير خيلي فرق است, چون چوب انار خيلي سختتر از چوب انجير است. آن چوب, خيلي چوب سنگيني بود، اين را مي‎آوردند به دست حکّام مي‎دادند که اگر مي‎خواستند کسي را بزنند, با همين چوب ميزدند. اين خيزُراني که در شام کنار تشت و روي لبان مطهر خورده بود, از همين جنس بود; گفتند: «ارْفَعْ قَضِيبَكَ عَنْ هَاتَيْنِ الشَّفَتَيْنِ»؛[34] گفتند يزيد اين خيزُران و اين چوب را از اين لبان بردار! «ارْفَعْ قَضِيبَكَ». شما عزيزان و همه ما که محروم شديم از زيارت اربعين, لااقل اين جمله را عرض کنيم و ثوابش را نثار روح مطهر سيدالشداء کنيم، اين هم ـ انشاءالله ـ اربعين ما باشد «ارْفَعْ قَضِيبَكَ عَنْ هَاتَيْنِ الشَّفَتَيْنِ»؛ اين خيزُران را از اين لبان بردار! چون خودم در مدينه ديدم وجود مبارک پيغمبر اين لبان را ميبوسيد: «ارْفَعْ قَضِيبَكَ يَا فَاسِقُ فَوَ اللَّهِ رَأَيْتُ شَفَتَيْ رَسُولِ اللَّهِ مَكَانَ قَضِيبِكَ يُقَبِّلُهُ»،[35] خيليها تعجب ميکردند چرا پيغمبر حسين را در دامنش مينشاند و هميشه لبانش را مي‎بوسد، اين دکمههاي يقه را باز ميکند و از گلو تا سينه را ميبوسد. شمر هم همين حرف را زد، وجود مبارک سيدالشهدا فرمود خون که جلوي چشمانم را گرفته, من نميبينم تو چه کسي هستي؛ ولي بدان جاي بلندي نشستي: «لَقَد ارتَقَيْتَ مُرْتَقًی عَظيما», خيلي جاي بلندي نشستي: «طالمَا قَبَّلهَ رَسُولَ الله»;[36]‌ اين «طالما» يعني مکرر! اي شمر بدان اين سينه را پيغمبر مکرر ميبوسيد «السَّلَامُ عَلَی الْحُسَيْنِ وَ عَلَی عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَی أَوْلَادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَی أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ»، خدايا زائران حسيني را سالماً به حق قرآن و عترت به اوطانشان برگردان!

نجوا...
ما را در سایت نجوا دنبال می کنید

برچسب : اربعين,اربعينيه,اربعين يوم على فراقك, نویسنده : hojat-faramarzia بازدید : 216 تاريخ : يکشنبه 7 آذر 1395 ساعت: 3:49